خسته ام با غم دل جنگیدن
یا شوم شاهد هی پاشیدن
سهمم از عشق فقط این بوده
راه برگشت تو را پاییدن
بغض دارد همه ی شب هایی
خبر و حال تو را پرسیدن
زهر مارست و هلاهل بد تر
با دلی دجله ی خون خندیدن
درد دارد نم باران بزند
به لبِ پنجره هی چسبیدن
سرگشته
#سهراب_عرب_زاده
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت